امروز سومین روزیست که جانباز شیمیایی شهید قزبانعلی امیری برادر شهید علی اکبر امیری و همچنین دو برادر جانباز دیگر علی و رحمان امیری و اولین فرمانده گردان تخصصی ش م ر لشکر 27 محمد رسول الله(ص) تهران به سوی عرش پرواز کرده و از سفره عند ربهم یرزقون بهره مند است. سالها بود که این شهید بزرگوار دردهای و عوارض جراحتهای شیمیایی را عاشقانه تحمل می کرد و بدون کمترین گلایه ای بر درجات خود می افزود.چند ماه پیش بود که سفر کربلا روزیش شد.شهید امیری از غروب شنبه هفته قبل در اثر از کار افتادن ریه ها به کما می رود و صبح یکشنبه به لقا حق می پیوندد.پرستار بیمارستان نقل می کرد که شهید امیری قبل کما شهادتین به زبان اورد و با گفتن سه بار یا حسین(ع) به کما رفت و به ارزویش رسید. می گویند عاشق واقعی به رنگ معشوق در می اید و اینگونه خلوص عشق خود را ثابت می کند شهید امیری هم لحظه جان دادن به احترام سید شهدا(ع) چهره ای خونین پیدا کرد و خون الود به محضر ارباب رفت.
شهید امیری را در گلزار شهدای بهشت فاطمه شهر قدس به خاک سپردند.یک هفته قبل شهادت بهمراه خانواده به همین گلزار شهدا می رود و چند دقیقه ای به قبر پیش ساخته ای که همکنون دفن شده است خبره می شود جالب است قبرهای اطراف همه خالی و پیش ساخته است ولی با اینحال به به مزار اینده خود خیره می شود و انگار گمشده اش را پیدا کرده از انجا می رود و در مسیر مرتب به عقب برگشته و ان مکان را نظاره می کرد.در لحظه بخاک سپاری چهره شهید به حدی نورانی بود که چشمهای منی که بالا سر قبر نشسته بودم را خیره خود کرده بود.که انشاالله در اولین فرصت تصاویرش را روی وب قرار خواهم داد.
کلمات کلیدی:
برنامه هفت بعد از سه هفته جنجال بالاخره پایین کشیده شد دیشب منتظر بودم تا اینبار کار گروه جدید هفت را تماشا کنم و فکر می کردم چه بخواهند و چه نخواهند باید یک جوابی به اعتراضات متدینین و یا بهتر است نام اینها را مسلمانان انقلابی در مقابل تجدیدنظر طلبان که اگر مسلمانی را هم با خود یدک می کشند حتما مسلمانان امریکایی هستند نامید بدهند حتما این قشر روشننفکر رانت خوار و رانت زیست که دائما هم غر می زنند و جواب خوبی را با بدترین شکل ممکن نثار برخی مثلاانقلابیون نماها می دهند که نمونه اش را باید در نامه هدیه تهرانی بعد انتخابات مثال اورد، مقابل منتقدان همیشه در پرده نگاه داشته خواهند نشست و یک بار برای همیشه مفتضح خواهند شد.ولی اینبار هم ضرغامی بدادشان رسید.بهانه از این بهتر نمی شد.تاریخچه لیگ قهرمانان اروپا،مسابقات جام ملتهای اروپا.فعلا تا 9 تیر همه چی تعطیل شاید منتقدان دلسوز فراموش کنند و ابها از اسیاب بیفتد و جریان خائن روشنفکری مجالی بیابد جرا که این مدعیان هنرمند در مقابل استدلالات یک معلم حوزه سیاسی کم اوردند و مطمئن بودند که اگر در مقابل منتقدین دلسوز انقلابی سینما بنشینند همه چیز را خواهند باخت.پس چه بهتر که فعلا کرکره را کس دیگر پایین بکشد و همچنان زمینه مظلوم نمایی انها فراهم باشد.
به راستی چرا ما اهل درس گرفتن از تجربه نیستیم.چرا همچنان فکر می کنیم که مذهب کارکردش را در جامعه از دست داده و یا در موضع ضعف قرار دارد و نیاز به ائتلاف با دشمنان دین اگر نگوئیم جبهه بی توجه به دین هست و صاحبان و تشنگان قدرت همزمان خواهان هر دو جبهه هستند.ولی دیری نخواهد گذشت که همان رفتاری که با امثال لاریجانی و هاشمی و ... اوردند سر ضرغامی هم می اورند.ایا ضرغامی به فکر ریاست جمهوری است که به ارای طیف روشنفکر دل بسته باشد؟
کلمات کلیدی:
امروز بیش از 2 ماه است که از رویداد بزرگی در ایران م یگذرد و ان اتنعابات مجلس شورای اسلامی است.امروز راحت می توان انرا دید و تحلیل کرد قیل انرا خود انرا و بعد انرا.قبل ان مربوط می شود به 2 سالی که بعد از فتنه 88 بر ایران گذشت و استکبار جهانی به کمک مزدوران داخلی چه اصلاح طلب ( افساد طلب) چه ملی مذهبی های خائن به کشور و چه بهائیان جاسوس و چه منافقین محارب و ... دست به دست هم دادند تا شجره طیبه انقلاب اسلامی را اگر توانستند بخشکانند و اگر هم نشد تا می توانند شاخ و بالش را قطع کنند و بر مسیر پرسرعت رشد و تعالی و همه جا گیری جمهوری اسلامی مانع ایجاد کنند. خود انرا نیز فقط و باید به حضور مردم در پای صندوقهای رای اشاره کرد که صحنه هایی زیبا ایجاد کرد صحنه هایی که مهد حکومتهای مثلا مردم در غرب غبطه خود را از این حضور دیگر نمی توانند بپوشانند. امروز اگر به خود رسانه های تصویری غرب مراجعه کنیم نه از صفهای طولانی مردم برای انتخاب سرنوشت خودشان خبری است و نه از تمدیدهای مکرر زمان رای گیری.
اما بعد از انتخابات، برای این بخش هم می توان در حوزه های مختلف مطالبی را بیان کرد. اول و شاید مهمتر ا ز همه این باشد که جریان تمامیت خواه داخلی با محوریت هاشمی رفسنجانی بعد از انتخابات نه 88 بلکه 84 تمام سعی خود را کرد تا نشان دهد و به مسئولان بقبولاند که مردم اعتمادشان به نظام و ساختارها و کارایی ان سلب شده است و باید برای برون رفت از این وضعیت به حرفها و برنامه های امثال خودشان توجه شود. انتخابات مجلس و حضور 65 درصدی مردم مهر باطلی بود بر این مدعا و نشان داد که مردم نه تنها به ساز و کار انتخابات بدبین نشده اند بلکه اعتماد بیشتری دارند و درصد حضورشان نسبت به انتخابات گذشته بیشتر هم شده است.
دستاورد دوم در حوضه اقتصادی است. بر همگان روشن است که بحث تحریمهای بانکی و نفتی ایران وسیله ای بود تا ایران اسلامی و ملت را تحت فشار قرار دهند تا در برنامه های خود تجدید نظر کنند و به استیلای غرب تن دهند.تحریم نفت ایران و اینکه زمان تصویب اعلام کردند 6 ماه بعد اجرایی می شود کاملا نشان می داد که بیشتر جنبه روانی دارد و امکان پیاده و اجرایی کردن ان وجود ندارد ولی ایران با پیش دستی این مواجهه را مغلوبه کرد.اول اینکه نفت ایران گرانترین نفت جهان شد.نفت ایران همیشه چند دلار از نفت اوپک هم ارزانتر بود ولی به یکباره نفت ایران گرانترین شد و از طرفی تقاضا برای نفت ایران بیشتر شد و کشورهای در حال توسعه مثل هند و چین و حتی ژاپن که کلا نیروگاههای اتمی خود را تعطیل کرد نیاز بیشتری به سوخت فسیلی ایران دارند که نزدیکترین و مطمئن ترین راه می باشد.و از طرفی همزمانی تحریم نفت از سوی ایران به کشورهای اروپایی و بحران اقتصادی موجود در اتحادیه اروپا این فرصت را به ایران داد تا با قطع صادرات خود به برخی کشورهای اروپایی و تهدید بقیه کشورها نقش تمام کننده را در قیمت سوخت بازی کند تا جایی که افزایش قیمت بنزین و فراورده های نفتی فشار زیادی را بر مردم وارد کرد و اولین قربانیان انرا باید سارکوزی وحزب محافظه کار در انگلیس و احزاب راست گرا در یونان نامید و شاید نوبت بعدی اوباما در امریکا باشد.این فرایند باعث شد تا غربیان با سرافکندگی پرچمهای سفید را اندکی بالا بیاورند و تاریخ اجرایی شدن تحریم نفت ایران را یک ماه به عقب بیندازند و یا اینکه 11 کشور را از تحریم معاف کنند و یا باز اینکه اجازه دهند برخی کشورها کشتی های حامل نفت ایران را بیمه کنند که همگی حکایت از شکست این پروژه دارد و نتیجه ای جز تنها ماندن امریکا و چند کشور اروپایی در مقابل ایران دارد.
دستاورد بزرگ دیگر اجلاس استامبول 2 بود که خود شرح 70 من می خواهد ولی به الجمال باید گفت این اجلاس 3 دستاورد اصلی داشت1- اعتراف و پذیرش اینکه فعالیت هستهای و غنی سازی حتی تا 20 درصد حق ایران است2- تمامی گفتگوهای هسته ای باید بر اساس ان پی تی دنبال شود و 3-مذاکرات باید حالت گام به گام داشته باشد یعنی غرب پذیرفت که باید در مقابل ایران اسلامی امتیاز بدهد.
در حوزه بیداری اسلامی هم حرفها برای گفتن بسیار است ولی مجالش نیست.اما نتیجه ای که از این مطالب می خواهم بگیرم اینکه وعده خداوند حق است و هر وقت ما بر اصول و ارمانهای خود پافشاری کردیم و بر عهد خود با حاکمیت الهی باقی ماندیم نصرت خدا هم شامل حال ما می شودکه انتخابات مجلس هم نمونه ای از ان بود .پس پایداری همیشه جواب می دهد
کلمات کلیدی:
کلمات کلیدی:
روز به روز به انتخابات نزدیک می شویم تقریبا کاندیداها دیگر مشخص شدند و هرکسی دارد کار خور را م یکند جریانها لیست می دهند تا دیروز تنها 4 یا 5 جبهه بود اما این روزها این جبهه ها دارد سر به فلک می کشد این وسط دیگر همه مدعی ولایت مداری هستند همه خودشان را متعهد و متخصص می دانند همه خود را تکلیف محور می دانند و وعده خدمت به مردم را سر می دهند اما مردم تقریبا حافظه خوبی دارند و راحت گول این حرفها را نمی خورند تقریبا نتیجه امتحان همه اینها را در همین چند سال اخیر به چشم دیده اند و در ذهن دارند.اما از همه اینها که بگذرم از منتقدان دولت که صدای مردم شدند البته بنام صدای مردم ولی به کام نهادهای ثروت و قدرت، از جبهه ایستادگی چند نفره که پای نامه نگاری های خود همچنان مانده اندو جبهه مردم سالاری و دانشگاهیان و ...جالبتر از همه اینکه تلیف گرایی جبهه متحد به اینجا رسیده که ملاک انتخاب افراد را رای بیشتر قرار داده.این دیگه نوبرش.البته نماینده این جریان در شهر ما کسی شده که تمامی اصلاح طلبها حامی او شده اند. این پاردوکس را چه طوری می توان حل کرد باید از اقایان زاکانی و متکی پرسید.
اما این وسط جبهه پایداری مظلومتر از همه است از طرفی اعلام می کنند که بی اهمیت هستند و جایگاهی در مردم ندارند و تمام تلاششان را می کنند که اینها را به مشایی وصل کنند و از طرفی به شدت از اینها می ترسند و بایکت می کنند و تخریبو شاخ . شانه می کشند. خیلی طول نمی کشد و مردم با انتخاب خود معادله و جبهه جدیدی را می گشایند که انشاالله به ظهور تام حق نزدیکتر شویم.
کلمات کلیدی: