اخر این هفته در کشورمان انتخابات پنجمین دوره مجلس خبرگان و همچنین دهمین دوره مجلس شورای اسلامی می باشد انتخابات را باید یک جشن ملی و سیاسی دانست که موجب دمیدن روح جدید و تازه ای از امید در کالبد سیاسی اجتماعی دانست چرا که مردم با انتخاب و اراده خود مسیر اینده زندگی خود را مشخص می کنند.بعد انقلاب گروههای زیادی با تفکرات مختلف وارد مجلس شدند از نهضت ازادی و طرفداران بنی صدر و انجمن حجتیه و جناح چپ و راست و امروز نیز اصولگرا و اصلاح طلب همه بودند و برنامه های خود را پیش بردند البته برخی مواقع برخی از این گروهها به ملت و نظام اسیب رساندند.
مجلس شورای اسلامی وظیفه وضع قانون را در کشور برعهده دارد و حوزه قانون گذاری از حقوق فردی تا حقوق اجتماعی را نیز در بر می گیرد و کمتر موضوعی است که متاثر از مصوبات مجلس نباشد بنابراین برای هر کسی که در ایران زندگی می کند مجلس مهم می باشد و مجلس خبرگان نیز اهمیتش در مواقع ضروری بمنظور از بین بردن خلآ سیاسی در انتخاب رهبر انقلاب ،که در واقع سیاستگذار اصلی نظام می باشد است مهم می باشد بنابراین اهمیت ان کمتر از مجلس شورا نیز نمی باشد.در مورد اهمیت این مجلس ولی امر مسلمین جهان امام خامنه ای می فرمایند«مجلس خبرگان بسیار مهم است/ خبرگان در لحظهی لازم رهبر را تعیین میکند/ اگر اعضای خبرگان، دلبستهی انقلاب و ملت، و آگاه و پایدار در مقابل توطئههای دشمن باشند یکجور عمل میکنند؛ اگر اینگونه نباشند جور دیگر عمل میکنند/ لذا دشمن روی خبرگان حساس است.»
اما برای انتخاب نمایندگان این مجالس چه باید کرد.چگونه می توان افراد صالح را از دیگران تمیز داد؟نائب امام زمان و مقام معظم رهبری روز 28 بهمن در جمع مردم اذربایجان برای این مشکل راه حلی قرار دادند و شاخصهای کلی را بیان کردند که به کمک انها می توان تا حدودی به شناخت افراد صالح رسیدو یا حداقل افراد نا صالح را مشخص کرد.
ایشان فرمودند«مجلس ریلگذار حرکت دولت است/ اگر مجلس دنبال رفاه مردم، عدالت، گشایش اقتصادی، پیشرفت علم و فناوری و عزت و استقلال باشد، ریلگذاری به سمت این اهداف خواهد بود/ اگر مجلس، مرعوب غرب و آمریکا باشد، دنبال حاکمیت جریان اشرافی باشد، این، مملکت را بدبخت خواهد کرد.»
همچنین فرمودند«دشمن الان بر روی مجلس خبرگان حساس است؛ رادیوی انگلیسی دارد به مردم ایران، مردم تهران دستورالعمل میدهد که به فلانی رأی بدهید، به فلانی رأی ندهید؛ معنایش چیست؟ انگلیسیها دلشان برای دخالت کردن در ایران تنگ شده است/ اینکه تأکید داریم مردم، با بصیرت، باآگاهی، با دانایی وارد بشوند به خاطر این است که بدانند دشمن چه میخواهد. وقتی شما دانستید دشمن چه میخواهد عکس آن عمل خواهید کرد»
ایشان اولا مشخص کردند که مجلس اینده باید دنبال چه مسائلی باشد و مسائل اصلی ان چه باید باشد و از طرفی مرعوب و شیفته غرب و امریکا نباشد چرا که کسی که مرعوب تمدن غریب باشد ابتدا اعتماد به نفس خود را از دست می دهد و هرانچه دارد را نادیده می انگارد و به دنبال ان تمام دستاوردهای یک ملت را در حد ابگوشت و قرمه سبزی می بیند و یا نسخه واردات مدیر از خارج را می دهد و یا از طرفی یک بمب امریکایی را از بین برنده تمام ساختار دفاعی ما می داند و لذا نسخه تسلیم برای ملت می پیجند همانطور که در مجلس ششم اتفاق افتاد.کسانی باید باشند که به اسم رفاه مردم را با ایجاد صفهای طولانی سبد کالا به سخره نگیرند و یا بعد از رسیدن به قدرت نگویند که مردم برای مرگ موش هم صف می بنددند! دنباله مجلس مرعوب غرب حاکمیت جریان اشرافی در کشور است.
اما اشراف به چه کسانی گویند؟ اشخاص دارای جایگاه اجتماعی برجسته به لحاظ ریاست، ثروت یا نسب را اشراف گویند به این معنا که طبقه ای حاکم می گردند که دیگر برای مردم حقی در حد خود قائل نیستند خود را برتر از دیگران دانسته و خود را شهروند درجه یک و دیگران در حد رعیت می باشند بسیار به تجملات علاقمند هستند و اگر حاکم شوند نظام را از حالت جمهوری به اریستوکراسی و حکومت اشراف تبدیل می کنند و ترویج خوی کاخ نشینی بقول امام خمینی (ره) باعث وابستگی و عقب راندن کشور می شوند این جریان از ابتدای دهه هفتاد در کشور از حالت پنهانی خارج شد از زمانی که هاشمی رفسنجانی در خطبه های خود اعلام کرد که لازم است در کشور مانور تجملات داده شود و برای توسعه کشور لازم است عده ای زیر چرخ توسعه له شوند لذا عده ای از صاحب منفذان و فن سالاران که در حزب دولت ساز کارگزاران گرد امده بودند بر تمامی منابع کشور دست انداختند و به ثروتهای افسانه ای رسیدند کاخها ساختند و با ماشینهای گرانقیمت حسرت را بر مردم مستضعف تحمیل کردند و اجازه هیچ گونه اعتراضی را هم ندادند فساد را در کشور اغاز کردند دانشگاه ازاد را ملک طلق خود می دانند بسیار تلاش کردند ریاست خود را مادام العمر کنند و هروقت از صندوق رای غیر انها بیرون اید بر همه چی می شورند که نمونه انرا در فتنه 88 دیدیم.با ترویج فرهنگ و خوی کاخ نشینی در جامعه ،هم دیگران را به این سمت سوق می دهند و مصرفی بار می اورند ،به مرور نیازهای جدید برای مردم ایجاد می کنند و هم خود را در حاشیه امن قرار می دهند و امروز نیز با تمام توان در میدانند تا بار دیگر مجلس را همانند دولت در اختیار بگیرند.این حریان اشرافی گری در کشور ما بعد انقلاب بسیار ریشه دار شده است چراکه بیش از 24 سال سکاندار کشور بوده است و خود را بسط داده است و امروز نیز می خواهد تمام حاکمیت را قبضه کند و بخاطر همین خوی معامله گرانه است که دشمنان ایران روی انها حساب باز کرده اند و شبکه بی بی سی رسما مردم را به حمایت از انها دعوت می کنند انگار تاریخ در حال تکرار است و زمان مشروطه شده است و انگلیسی ها باز دیکهای خورشت خود را بار گذاشته اند.و لذا مقام معظم رهبری می فرمایند«من از گفتن حقیقت خسته نخواهم شد/ آن چیزهایی که احساس کنم باید با ملت در میان بگذارم خواهم گفت/ دشمن درصدد است افکار عمومی را از اهداف پلید خود غافل نگه دارد/ آنها میخواهند در انتخابات اعمال نفوذ کنند/ مردم آگاه باشند و در نقطهی مقابل خواست دشمن عمل کنند.»
وظیفه ما در این میان بسیار سنگین و حساس است باید دقت کنیم به چه کسی و به چه لیستی رای می دهیم اشراف در چه لیستی سرمایه گذاری کردند سرمایه داران شهر از چه کسی حمایت می کنند چه کسانی نجات کشور را به دستان امریکا می دانند و به شیطان امیدوارند بجای اینکه به خدا امید داشته باشند. مجلس اینده یا مجلس با اکثریت اصولگراست یا اصلاح طلب، کارگزاران،دولتگرا و در این میان نماینده مستقل معنا ندارد و اگر هم کسی ادعای مستقل بودن داشته باشد یا کاری نمی تواند بکند و یا به یکی از این دو گروه باید بپیوندد و زیر مجموعه انها شود پس درست تصمیم بگیریم تا مملکت بدبخت نشود و دشمنان ایران مایوس شوند.
کلمات کلیدی:
نقشه راه انتخاب نماینده برای مجلس خبرگان و مجلس شورای اسلامی از بیان راهنمای ملت ایران مقام معظم رهبری در جمع مردم اذربایجان غربی:
دشمن درصدد آن است که افکار عمومی ما را از اهداف خود و نیّات پلید خود غافل نگه دارد؛ برنامههایی را میچینند، قطعات جداگانهای را در جاهای مختلف تدارک میبینند تا این قطعات را به هم وصل کنند، آنوقت آن نقشه و توطئهی اصلی آنها تحقّق پیدا کند؛ ما باید نگذاریم. چه کسی باید نگذارد؟ ملّت. کشور مال شما است، کشور مال ملّت است، صاحب کشور، ملّت عزیز ما است؛ او باید نگذارد؛ منتها امثال این حقیر هم وظیفه داریم که ملّت عزیز را آگاه کنیم. من میبینم که در زمینهی انتخابات، دشمنان دارند تلاش میکنند؛ میخواهند انتخابات آنجوری که آنها میخواهند برگزار بشود. البتّه تهِ دلشان این بود که انتخابات برگزار نشود؛ چند سال قبل از این در یک دورهای تلاش هم کردند که بلکه بتوانند کاری کنند که انتخابات برگزار نشود؛ خدای متعال نگذاشت؛ از آن مأیوسند و میدانند که سعی آنها برای متوقّف کردن انتخابات کشور به جایی نخواهد رسید، لذا میخواهند اِعمال نفوذ کنند در انتخابات و هرجور میتوانند انتخابات را خراب کنند؛ مردم باید آگاه باشند و نقطهی مقابل آنچه آنها میخواهند، عمل کنند.
یکی از کارهایی که آنها امروز بجد دنبال میکنند این است که شورای نگهبان را تخریب کنند؛ ببینید برادران و خواهران عزیز! تخریب شورای نگهبان معنا دارد. آمریکاییها از اوّل انقلاب با چند نقطهی اساسی در کشور و در نظام جمهوری اسلامی بشدّت مخالف بودند که یکیاش شورای نگهبان بود؛ سعی کردند، تلاش کردند و از بعضی افراد داخلی غافل و بیتوجّه هم سوءاستفاده کردند بلکه بتوانند بساط شورای نگهبان را جمع کنند -البتّه نتوانستند و نمیتوانند- حالا درصددند تصمیمهای شورای نگهبان را زیر سؤال ببرند. معنای این کار چیست؟ جوانهای عزیز ما به این درست توجّه کنند؛ وقتی تصمیمهای شورای نگهبان زیر سؤال رفت و ادّعا شد که اینها غیر قانونی است، معنایش چیست؟ معنایش این است که انتخاباتی که پیش رو است، غیر قانونی است؛ وقتی انتخابات غیر قانونی شد، برخلاف قانون شد، نتیجهاش چیست؟ نتیجهاش این است مجلسی که بر اساس این انتخابات تشکیل خواهد شد، غیر قانونی است؛ معنای غیر قانونی بودن مجلس این است که در طول چهار سال هر قانونی که در این مجلس بگذرد، اعتبار ندارد و بیاعتبار است؛ یعنی کشور را چهار سال در خلأ مجلس و خلأ قانون نگه داشتن؛ معنای تخریب شورای نگهبان این است و دشمن این را میخواهد. البتّه آنکسانی که با دشمن در داخل همصدایی میکنند، بیشترشان ملتفت نیستند چهکار میکنند. من متّهم نمیکنم کسی را به خیانت؛ ملتفت نیستند، توجّه ندارند امّا واقع قضیّه این است. تخریب شورای نگهبان، اینکه شورای نگهبان را ما زیر سؤال ببریم و بگوییم که تصمیمگیریهایشان برخلاف قانون بوده است، تخریب شورای نگهبان نیست، تخریب انتخابات است، تخریب مجلس است، تخریب چهار سال قانونگذاری در مجلس است؛ دنبال این هستند. ببینید، نقشه را چه زیرکانه میکشند. این را من باید به افکار عمومی بگویم؛ افکار عمومی باید بدانند این را؛ آنکسی که علیه شورای نگهبان حرف میزند، خودش ملتفت نیست و توجّه ندارد که چهکار دارد میکند امّا کار این است. تلاش دشمن متمرکز است بر اینکه جمهوری اسلامی را از مردمسالاری دینی -این پدیدهی بینظیر، این پدیدهی بدیع، این پدیدهی جذّاب برای ملّتهای مسلمان- محروم کنند؛ تلاششان این است. اگر میتوانستند انتخابات را متوقّف میکردند که نتوانستند و نخواهند توانست؛ اگر میتوانستند شورای نگهبان را از بین میبردند یا نظارت او را بیاثر میکردند که نتوانستند. حالا که نتوانستند، به این راهها متوسّل شدند، از این راهها دارند وارد میشوند؛ باید حواسمان جمع باشد.
مجلس خیلی مهم است؛ مجلس شورای اسلامی جایگاه بسیار با اهمیّتی است. چرا؟ چون مجلس ریلگذار حرکتِ دولت است. دولتها را در نظر بگیرید مثل یک قطاری که بر روی یک ریلی باید حرکت کنند؛ این ریل را مجلس شورای اسلامی با قوانین خود میگذارد. البتّه در گذاشتن قانون، دولت و مجلس همکاری میکنند؛ دولت لایحه میدهد، مجلس لایحه را کم و زیاد میکنند، اصلاح میکنند، تصویب میکنند. این ریل گذاشته میشود و دولت باید روی این ریل حرکت بکند. اگر چنانچه مجلس به دنبال رفاه مردم، عدالت اجتماعی، گشایش اقتصادی، به دنبال پیشرفت علم، پیشرفت فنّاوری، به دنبال عزّت ملّی و استقلال ملّت باشد، ریلگذاری او به سمت این هدفها خواهد بود؛ اگر مجلس مرعوب غرب باشد، مرعوب آمریکا باشد، دنبال حاکمیّت جریان اشرافیگری باشد، ریلگذاری او در این جهتها خواهد بود؛ کشور را بدبخت خواهند کرد. اهمّیّت مجلس اینها است؛ اینها چیز کمی است؟ اهمّیّت مجلس همانطور که امام فرمودند به این است که در رأس امور است.(4) معنای «رأس امور» این نیست که در سلسلهمراتب اجرائی، مجلس نقشی دارد یا نمایندهی مجلس نقشی دارد؛ نه، مجلس در سلسلهی مراتب اجرائی هیچ نقشی ندارد؛ دستگاه عظیم دولت است که اجرا میکند، امّا مجلس تعیینکنندهی مسیر است، مسیر را معیّن میکند؛ دولتها موظّفند و مجبورند برطبق قانون که در این مسیر حرکت کنند؛ روی این ریل حرکت کنند. خب، این ریل را چه کسی بنا است بگذارد؟ چه کسی بنا است این ریلکشی را بکند؟ به کدام سمت بنا است این ریل گذاشته بشود؟ این است که اهمّیّت نمایندگی مجلس و نمایندگان مجلس را روشن میکند. خب، البتّه دشمن همهجور کاری انجام میدهد. این مربوط به مجلس شورای اسلامی بود.
مجلس خبرگان از لحاظ اهمّیّت اصولی و اساسی و زیربنائی از این هم مهمتر است. مجلس خبرگان به مسائل جاری کشور کاری ندارد امّا مسئلهی تعیین رهبری است. چه کسی را رهبر خواهند کرد، چه کسی بنا است تصمیمگیر و سیاستگذار اصلی کشور باشد؟ این بستگی دارد به اینکه در مجلس خبرگان چه کسانی باشند. مجلس خبرگان آن مجلسی است که در وقت لازم رهبر را معیّن میکند؛ اگر مردمی باشند دلبستهی به انقلاب، دلباختهی ملّت، آگاه از توطئههای دشمن، ایستاده و پایدار در مقابل دشمن یکجور عمل میکنند، اگر خدای نکرده این چیزها نباشد، جور دیگری عمل میکنند. لذا الان دشمن بر روی مجلس خبرگان هم حسّاس است.
رادیوی انگلیسی دارد به مردم تهران دستورالعمل میدهد به فلانی رأی بدهید، به فلانی رأی ندهید! معنای این چیست؟ انگلیسیها دلشان تنگ شده برای دخالت کردن در ایران. یک روزی بود که پادشاه کشور وقتی میخواست تصمیم مهمّی بگیرد، سفیر انگلیس را صدا میکرد و از او میپرسید که این کار را بکنم یا نکنم. انگلیسها یک روزی اینجور در امور کشور دخالت میکردند؛ بعد هم آمریکاییها، یک مدّتی هم هر دو؛ امروز این دستها قطع شده است؛ امروز جلوی این دخالتها گرفته شده است به برکت انقلاب، به برکت بیداری مردم؛ دلشان تنگ شده، حالا از راه رادیو به مردم دارند دستور میدهند به فلانی رأی بدهید، به فلانی رأی ندهید. اینکه ما عرض میکنیم در انتخابات، مردم با بصیرت، با آگاهی، با دانایی وارد بشوند، بهخاطر این است؛ بدانند دشمن چه میخواهد؛ وقتی شما دانستی دشمن چه میخواهد، عکس او عمل میکنی؛ معلوم است. اهمّیّت این انتخابات بهخاطر این است که این انتخابات مثل همین راهپیمایی چند روز قبل -بیستودوّم بهمن- مظهر بیداری ملّت ایران است، مظهر دفاع از انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی است، مظهر دفاع از استقلال کشور است، مظهر دفاع از عزّت ملّی است. اینکه بنده به همهی ملّت ایران عرض میکنم که حضور پیدا کنید، شرکت کنید، اعلام نظر کنید بهخاطر این است؛ مسئله مهم است.
کلمات کلیدی:
اقای دکتر مسعود نیلی، مشاور اقتصادی فعلی رئیس جمهور، در 25 فروردین 1392 با حضور در برنامه پایش، ضمن مقایسه آمار مشابه تعداد شاغلان سالهای 1385 تا 1390 نشان داد در طول سالهای میانی دولت سابق، هر سال فقط 14هزار شغل ایجاد شده است. رسانه های منسوب به اصلاح طلبی، فردای پخش آن برنامه پایش، آمار ارائه شده توسط دکتر نیلی را تکان دهنده خوانده و با تمسخر تعداد اشتغال ایجاد شده در دوره آن دولت را حدود صفر اعلام کردند. حالا گزارش مذکور با همان روش آقای دکتر نیلی و به اتکای همان منابع آماری رسمی نشان میدهد که طی 27 ماه (دو سال و 3 ماه از تابستان 1392 تا پائیز 1394) از عملکرد این دولت، نه تنها به طور خالص شغلی ایجاد نشده، بلکه هر ماه 5352 ایرانی شغل شان را از دست داده اند! با توجه به وعده های مکرر رونق و ناکامی بسته های سیاستی دولت که این وضعیت تلخ نشانی از آن است، شرمندگی شایسته است، نه فرا افکنی.
کلمات کلیدی:
در رهه فجر امسال رهبر معظم انقلاب در سخنانی فرمودند«از همان ابتدای پیروزی انقلاب برخی تفکر انقلابی را قبول نداشتند برخی هم با اینکه داخل نظام بودند اما اعتقادی به مبارزه با استکبار نداشتند باید مقابل این جریان ایستاد .در 37 سال گذشته همیشه مبارزه وجود داشته ،البته امروز این مبارزه حساستر شده است»
چند روز بعد روحانی رئیس جوهور نیز در سخنانی گفت بعد از 37 سال بر سر برخی از مفاهیم انقلاب هنوز تفاهم نداریم و از ازادی و جمهوری اسلامی از جمله این مفاهیم اسم برد.چند سئوال : اول اینکه این افرادی که تفکر انقلابی را قبول نداشتند چه کسانی هستند و مهمتر اینکه این افرادی که داخل نظام بودند و اعتقادی به مبارزه با استکبار نداشتند چه کسانی هستند و دوم اینکه چرا هنوز تفاهم بر انقلابی که همه خود را منصوب به ان انقلاب می دانند وجود ندارد تکلیف مخالفان انقلاب که مشخص است و قطعا نباید با انها تفاهم داشت اما این کسانی که تفاهم را دست نیافته می دانند که روحانی این روزها چه از روی اعتقاد و چه از روی جلب رای سخنگوی این طیف شده است ایا همان کسانی هستند که از ابتدا تفکر انقلابی را قبول نداشتند یا از ان دسته افرادند که مبارزه با استکبار را قبول نداشتند.
انقلاب ایرانیان در سال 57 به رهبری امام شکل پیروز شد و همه محققان و صاحب نظران معتقدند که اگر شخصیتی چون حضرت امام در رهبری انقلاب قرار نمی گرفت امکان سرنگونی سلطنت در ایران حداقل در ان برهه زمانی نبود بودند گروهها و افراد مختلفی که ردای مبارزه با رژیم پوشیده بودند ولی یا کاری از پیش نمی بردند و یا انکه در واقع جنبه فرسایشی مبارزات و مخالفات مردمی بودند.ولی حضرت امام این مبارزات را واقعی و به انتها رساند و در طول زمان حیات ایشان نیز مدیریت کرد که الگویی برای اینده شود که امروز از راه امام و سیره امام سخن می گویند.
حال به سئوالات برگردیم چرا هنوز تفاهم وجود ندارد؟ مگر مواضع امام در خصوص ازادی و جمهوری اسلامی واضح بیان نشده است و مگر ساختارهای سیاسی کشور بر اساس نظرات امام شکل نگرفته که امروز در ان تفاهم وجود ندارد مگر قرار بود چیزی دیگری بوجود بیاید و یا اینکه دچار انحراف شده است و از شکل اولیه ان خارج شده است مگر مرجع تفاهم نباید نظرات حضرت امام باشد پس چرا تفاهم نیست؟؟؟؟یعنی افراد مورد اشاره روحانی از همان ابتدا این شکل را قبول نداشتند و امروز انرا بیان می کنند و یا اینکه این اقایان در عرض نظرات امام نظرات دیگری دارند و از ان انتظار دارند همه انقلاب الهام بگیرند.ایا می توان این گروه را به همان افرادی نسبت داد که رهبری در سخنان خود اشاره کردند که در داخل نظام بودند و سیاستهای حضرت امام را قبول نداشتند.
حالا روحانی فعلا ازادی و جمهوری اسلامی را اسم برده چون انتخابات است ولی ظاهرا اختلافات در مفاهیم زیاد است که در طول انقلاب می توان انها را رصد کرد در انتخاب دولت اول در مدیریت جنگ در انتخاب قائم مقامی منتظری در پذیرش قطعنامه در مبارزه با امریکا و تقلای گروهی برای منسی کردن شعار مرگ بر امریکا و در رابطه با شیطان بزرگ امریکا و...
کلمات کلیدی:
در بهمن 94 دو مدل اعطای مدال رسمی در کشور داشتیم اول حضرت اقا به سپاهیان دریایی بخاطر شجاعت و جسارتشان در به اسارت گرفتن قوی ترین ارتش دنیا_البته به طن اوباما_که ذلت و خاری و تحقیر قدرت پوشالی امریکار را در دنیا به تصویر کشیدن و اقا فرمودند که با الگوی مبارزه با دشمن در همه عرصه ها اینگونه باشد.
دومین مدل هم به فاصله کوتاهی دولتمردان با عجله مراسم اعطای نشان برپا کردند و از اینبار به کسانی نشان دادند که برجام هسته ای مان را نوشتند و اعلام هم می کنند الگوی برجام های دیگر ما نیز می تواند باشد.کسانی که مشکل هسته ای مارا در 15 سال پیش بوجود اوردند با سوء مدیریت خود و سفارش تشدید تحریم ها را به امریکاییها دادند و اخر هم انرا بستند که این بماند در مجالی دیگر.
برجامی که بنا بر گفته اوباما «کاملا در چارچوب منافع ملی امریکا بوده»اینبار افرادی نشان مدیریت و شجاعت و لیاقت ملی گرفتند که در جلسات مذاکره با دشمنان این مرز و بوم به حدی با دشمن احساس نزدیکی می کردند که همدیگر را به اسم کوچک صدا می زدند و یا اینکه وندی شرمن مذاکره کننده ارشد امریکایی می گوید در مذاکرات «فیلم نوه هایمان را به یکدیگر نشان دادیم»
هرکدام از این مدلهای گفته شده در صدد ایجاد جریان خاصی در کشور و منطقه می باشد و نحوه تعامل با مستکبری چون امریکا را نشان می دهد با این وضعیت چرا دولتمردان با دستپاچگی اینگونه عمل کردند برجامی که چند ماهی از ان گذشته و مراحل عملیاتی ان طی شده است ولی بعد از اعطای نشان رهبری به فکر تقدیر از دستندرکاران ان می افتند
یادمان نمی رود روزی که همین سربازن دستگیر شدند و فیلم اسارت انها پخش شد کری بعد از ازادی انها اعلام کرد با وزیر خارجه ایران صحبت کرده و این نمایش حقارت امیز از امریکایی ها توسط وزارت خارجه و دولت ایران نبوده بلکه توسط سپاهیان تندرو منتشر شده است (در واقع اینگونه انها را تحقیر کرده است) جان کری با شیطنت پای دولت و وزارت خارجه را از این ماجرا بیرون کشیده است و به دنیا این پیام را داده است که در ایران اختلاف در مورد نحوه تعامل با امریکا جدی است که متاسفانه وزارت خارجه هم در این خصوص سکوت کرده و میدان را برای دوستان امریکایی بازگذاشت.
در بهمن که یاد اور پیروزی مبارزات مردم ایران بر جهانخواری چون امریکا و نوچه های ان در ایران بوده و به همه دنیا یاد داده است که می توان و باید در مقابل استکبار ایستاد و لی اقدام دولتی های ما در این چنین روزهایی پیامهای دیگری مخابره می کند.
کلمات کلیدی: